یازهرا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عاقد

09 بهمن 1393 توسط رمضاني

عاقد دوباره گفت :

وکیلم؟

پدر نبود ای کاش در جهان ره ورسم سفر نبود

گفتند: رفته گل …نه گلی گم…

دلش گرفت

یعنی که از اجازه ی بابا خبر نبود

هجده بهار منتظرش بود و برنگشت

آن فصل های سرد که بی دردسرنبود

ای کاش نامه، نامه ای، خبری، عطر چفیه ای

رویای دخترانه ی او بیشتر نبود

….

عکس پدر مقابل آیینه شمدان ، آن روز دور سفره به جز چشم تر نبود

عاقد دوباره گفت :

وکیلم؟

دلش شکست …

یعنی به قاب عکس امیدی دگر نبود

او گفت ، با اجازه ی بابا

بله بله

مردی که غیر خاطره ای مختصر نبود..

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یازهرا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس